Wp Header Logo 3348.png

دکتر خشایار بیگی* – انسان‌شناس پزشکی

 

در بدو ورودم به این شهر دچار ناراحتی شدیدی شدم که به پزشک متخصص ارجاعم دادند‌. متخصص اتفاقا ایرانی بود و من خوشحال بودم که با یک هم‌زبان درباره دردم صحبت خواهم کرد. برعکس انتظارم، ایشان حوصله درد‌دل نداشت و بعد از سلام و علیک من را فی‌الفور مرخص کرد برای تصویرنگاری تشخیصی و بعدش هم به همه‌گیری برخوردیم و دیگر ندیدمش و ناراحتی من هم به خیر گذشت.

به‌تازگی با خانواده تحصیل‌کرده و محترمی آشنا شدم؛ پدر داروساز در ایران، مادر فرهنگی و‌ فرزندان همه به‌جز یکی پزشک و مقیم و شاغل در آمریکا. پدر متأسفانه به زوال عقل یا دمانس از نوع آلزایمر دچار شده و مراحل پیشرفته این بیماری را می‌گذراند. این زوج سالخورده چند سالی است که به اصرار فرزندان در کالیفرنیا زندگی می‌کنند. می‌دانیم که یکی از عوارض شناختی-رفتاری بیماری آلزایمر تکرار یا به‌اصطلاح «روی دور افتادن» است (Looping)، به این معنا که بیمار سؤال یا رفتاری را پیوسته تکرار می‌کند. یکی از فعالیت‌های تکراری این بیمار بازگویی خاطره‌ای دور و دردناک بود. خاطره بازمی‌گردد به دوران نوجوانی‌اش یعنی نزدیک به  70 سال پیش. در آن زمان هنگام تکمیل دوره دبیرستان در آزمون ورودی پزشکی شرکت کرده بود و نمره قبولی به دست آورده بود. آزمون برای ورود به دوره پزشکی در دانشگاه آمریکایی بیروت (به اختصار AUB) بود. این دانشگاه از بدو تأسیسش در لبنان توسط مبلغان مسیحی آمریکایی در قرن نوزدهم قبله‌ای برای تحصیل علم در سراسر خاورمیانه محسوب می‌شده است.

علاوه بر فهرست بلندبالای دانش‌آموختگان غیرایرانی آن همچون زاها حدید،‌ معمار مشهور عراقی و اشرف غنی،‌ رئیس‌جمهور سابق افغانستان، از‌جمله فارغ‌التحصیلان ایرانی دانشگاه آمریکایی بیروت می‌توان محمود حسابی، جهانگیر هدایت، غلامرضا اعوانی و علی‌اکبر صالحی را نام برد. هزینه تحصیل در رشته پزشکی در این دانشگاه خصوصی در زمانی که این نوجوان در آزمون ورودی‌اش قبول می‌شود بالغ بر صد دلار می‌شده است. طبیعتا با شور و خوشحالی خبر قبولی‌اش را نزد پدر و مادرش می‌برد و از آنها درخواست صد دلار می‌کند. آنها اما از کمک به پسرشان خودداری می‌کنند و علی‌رغم توانایی مالی صلاح نمی‌بینند که او در خارج از کشور ادامه تحصیل دهد. نهایتا در مواجهه با اصرارش به او رک می‌گویند که خودت برو کار کن و این مبلغ را تهیه کن. سه روز وقت مانده بوده به مهلت ثبت‌نام و کاری را نمی‌شناخته که دستمزد سه روزش صد دلار باشد.

به زبان خودش: به پدر و مادرم گفتم که من دیگر با شما کاری ندارم! شاید برای فرزندان هیچ چیزی بدتر از احساس جدی گرفته‌نشدن توسط پدر و مادر نباشد، خصوصا برای آن فرزندی که گناهی ندارد جز آرزوی ادامه راه والدین، آخر پدرش هم عطار بود و هم در کمک و یاری به اطرافیان دست‌و‌دلباز‌. نهایتا او به دانشکده داروسازی در ایران راه پیدا می‌کند، هرچند به زعم خودش می‌توانست در دانشگاه بیروت استاد پزشکی بشود.

مدتی پیش و در بحبوحه آتش‌سوزی‌های لس‌آنجلس با یکی از فرزندانش آشنا شدم. تعامل سریع ولی صادقانه‌ای داشتیم. من اشاره کردم به اینکه پزشک دلسوز و با حوصله پیداکردن چقدر سخت شده و او هم در جواب به من درد‌دلش باز شد که با همه تحصیلات عالی‌اش در زمینه پزشکی و چندین سال تخصص و پژوهش و…، تعرفه ناچیزی که بیمه‌ها برای خدمات تخصصی پزشکی قائل‌اند واقعا به‌صرفه نیست و ترجیح می‌دهد دستیارانش بیمار را ببینند نه خودش، مگر در مواردی که مجبور باشد. در همین اثنا پدر هم وارد مکالمه ما شد و گفت خب اشکال نداره بابا جان،‌ بیمار نبین. در بین شکوه‌های پسر لحن صدایش برایم آشنا آمد. بله، ما چند سال پیش سلام و علیک کوتاهی در مطبش داشته‌ایم!

علائم و نشانگان بیماری را می‌توان صرفا به دید پزشکی و معلول فرایند بیماری در بدن و مغز فرد مبتلا دانست، یا اینکه می‌توان بیماری را همچون موجود زنده‌ای فرض کرد با حافظه جمعی، عواطف انسانی و روایت‌های فراشخصی‌اش. شکواییه تکراری این بیمار دچار آلزایمر در دید پزشکی‌محور یا به‌اصطلاح بالینی‌اش «روی دور افتادن» حاکی از ضعف حافظه و ناتوانی‌های عقلی است، اما در من به‌عنوان انسان‌شناس پزشکی، این شکواییه تکراری روایت هنوز ادامه‌داری را دربر دارد که تجربه زندگی چند نسل را در آن می‌توان بازخوانی کرد: نسل اول، پدری عطار و سنتی و سخت‌گیر، نسل دوم پسری درس‌خوان و مشتاق و آرزومند ادامه راه پدر در دنیای مدرن‌‌ و نسل سوم فرزندی برآورنده آرزوهای پدر اما متخصصی سرخورده از شرایط حرفه پزشکی در این زمان و این مکان. آیا خاطره قبولی در آزمون پزشکی پدر که داستان زندگی سه نسل از یک خانواده را دربر دارد به‌راستی ارزش تکرارکردن ندارد و صرفا عارضه بیماری آلزایمر است؟

 

source

khazarnameh.ir

توسط khazarnameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *