به گزارش بازارنیوز، اقتصادهای کشورهای مختلف به ویژه در دوران گذار، همواره با چالشهای متعددی همچون انحصارگرایی و تمرکز اقتصادی روبهرو بودهاند. در این بین، تعاونیها به عنوان ابزارهایی مؤثر برای تغییر این وضعیت شناخته شدهاند.
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، وجود گروههای اقتصادی بزرگ و انحصاری که به صورت متمرکز در صنایع مختلف فعالیت میکنند، مشکلات اقتصادی زیادی به دنبال دارد. این مشکلات شامل عدم رقابتپذیری، محدودیتهای در صادرات، تورم، دستمزدهای بالا و مشکلات تجاری مانند سفتهبازی و فساد اقتصادی است. یکی از نمونههای برجسته در این زمینه، کشور کره جنوبی در دهههای 1970 تا 1980 است.
در آن دوره، کره جنوبی با مشکل غولهای اقتصادی به نام «چائوبلها» روبهرو بود که بیشتر بازارها را در دست داشتند و توانسته بودند نفوذ گستردهای در نهادهای دولتی و اقتصادی پیدا کنند. این غولهای اقتصادی که به دست چند خاندان بزرگ اداره میشدند، باعث انحصار در اقتصاد شدند و بسیاری از بخشهای خرد اقتصادی از دسترسی به منابع مالی و تجاری بازماندند. حتی با وجود تلاشهای دولت برای حل مشکلات اقتصادی کشور، از جمله تقویت رقابتپذیری و کنترل تورم، موفقیت چشمگیری حاصل نشد.
دولت کره و تلاش برای انحصارزدایی
دولت کره در مواجهه با این وضعیت، ابتدا به فکر واگذاری بنگاههای بزرگ اقتصادی به بخش خصوصی افتاد، اما این طرح نیز با شکست مواجه شد. مشکلات عمده در این مرحله شامل عدم توانایی خرده سهامداران در مدیریت بنگاههای بزرگ و بازگشت مجدد گروههای چائوبل به عرصههای اقتصادی با روشهای جدید بود.
در نهایت، کره جنوبی به راهکاری جدید روی آورد: تقویت بخش تعاونی. تشکیل تعاونیهای اعتباری و سایر تعاونیها به عنوان ابزاری برای مشارکت گستردهتر مردم در عرصه اقتصادی، موفقیتهای زیادی به همراه داشت. این تعاونیها نه تنها به حل مشکلات مالی و اقتصادی کمک کردند، بلکه زمینهساز ایجاد اشتغال و ارتقاء شرایط کاری برای کارگران نیز شدند. مدیریت به سبک تعاونی و ایجاد روحیه مشارکت در اقتصاد باعث شد که سه ضلع کارگران، کارفرمایان و دولت به صورت مشترک در فرآیند تصمیمگیری و اجرای سیاستهای اقتصادی دخیل شوند.
تعاونیها و جبران کمبودهای اقتصادی
تعاونیها در کره جنوبی باعث شدند که اقشار مختلف جامعه بتوانند در عرصههای اقتصادی حضور فعال داشته باشند و بهویژه در نقاط استراتژیک اقتصادی کشور مشارکت کنند. علاوه بر این، تعاونیها توانستند با جبران کمبودها در مسیر رشد اقتصادی، از بروز بحرانهای کارگری جلوگیری کنند. این امر موجب شد که بدون افزایش دستمزدها و ایجاد بحرانهای اجتماعی، اقتصاد کشور به سمت توسعه پیش برود.
تجربیات کشورهای اروپای شرقی: لهستان و مجارستان
تجربیات کشورهای اروپای شرقی نیز در این زمینه قابل توجه است. پس از فروپاشی نظام کمونیستی در کشورهای این منطقه، بسیاری از این کشورها با مشکلاتی مشابه کره جنوبی مواجه شدند. یکی از این کشورها، لهستان بود که در دوران گذار از اقتصاد کمونیستی به اقتصاد بازار آزاد، با مشکل انحصارگرایی مواجه شد. در سالهای 1989 تا 1991، اقتصاد لهستان به شدت تحت تأثیر گروههای بزرگ دولتی و خصوصی قرار داشت. در این میان، تعاونیها توانستند با مشارکت گسترده در عرصه اقتصاد، نقش مؤثری در انحصارزدایی ایفا کنند.
در بررسی ضریب جینی در لهستان پس از ورود تعاونیها به عرصه اقتصاد، مشخص شد که این کشور توانسته است با کمک تعاونیها، میزان نابرابریهای اقتصادی را کاهش دهد. ضریب جینی در این دوره از 0.899 به 0.719 کاهش یافت که این تغییر به عنوان یک موفقیت بزرگ در جهت کاهش فاصله طبقاتی و ایجاد فرصتهای برابر اقتصادی برای اقشار مختلف جامعه شناخته میشود.
مجارستان نیز تجربه مشابهی را پشت سر گذاشت. پس از گذار از نظام کمونیستی، این کشور با انحصارگرایی شدید مواجه شد. اما با تکیه بر تعاونیها، توانست در بخشهایی از صنعت، تمرکز را کاهش داده و زمینههای مشارکت عمومی را فراهم آورد. برخی از تعاونیها در مجارستان حتی به اندازهای بزرگ شدند که تا 500 نفر در آنها مشغول به کار بودند. البته مشکلاتی در این مسیر وجود داشت که بیشتر به دلیل قانونگذاریهای نامناسب بود، اما در نهایت این تعاونیها توانستند در کاهش تورم و ایجاد رقابت در بازار داخلی تأثیرات مثبتی داشته باشند.
نقش تعاونیها در مشارکت اجتماعی و اقتصادی
یکی از ابعاد مهم در موفقیت تعاونیها، توانایی آنها در جذب مشارکت عمومی است. تعاونیها نه تنها به افراد امکان میدهند تا در فرآیندهای اقتصادی مشارکت کنند، بلکه از طریق تقسیم کار و ایجاد ساختارهای منظم، امکان دسترسی به منابع اقتصادی و اجتماعی را برای اقشار مختلف جامعه فراهم میآورند. این ویژگیها موجب شده است که تعاونیها به ابزارهایی مؤثر در ایجاد همبستگی اجتماعی و تقویت مشارکت سیاسی نیز تبدیل شوند.
در کشورهای مختلف، از جمله لائوس و برزیل، دولتها توانستهاند با سازماندهی مردم در قالب تعاونیها، مشکلات اجتماعی و اقتصادی بزرگی را حل کنند. به عنوان مثال، در لائوس دولت توانست با استفاده از تعاونیها، کشاورزان را برای اجرای طرحهای آبرسانی تشویق کرده و به این ترتیب نیروی کار مورد نیاز برای اجرای این طرحها را فراهم کند.
در برزیل نیز دولت با تشکیل تعاونیهای مرتبط با سلامت و درمان، مشکلات بهداشتی کشور را حل کرد. این طرحها نه تنها هزینههای درمان را کاهش دادند، بلکه به ارتقای آگاهی عمومی در زمینه مسائل بهداشتی نیز کمک کردند.
تعاونیها و حل مشکلات اقتصادی ایران
در ایران نیز، تعاونیها میتوانند به حل بسیاری از مشکلات اقتصادی کمک کنند. مشکلاتی چون تغییرات اقلیمی، کمبود مواد اولیه باکیفیت، حل مسائل مرتبط با محیط زیست، توسعه صنعت گردشگری و حل بحرانهای اقتصادی ناشی از تحریمها، همگی موضوعاتی هستند که میتوانند از طریق تعاونیها به حل و فصل برسند. در ایران، تعاونیها میتوانند با سازماندهی مردم در مناطق مختلف، به حل مسائل ملی کمک کنند و در فرآیند توسعه اقتصادی کشور نقش مؤثری ایفا کنند.
تعاونیها در ایران قادرند بهویژه در بخشهای تولیدی، کشاورزی و صنایع دستی به کار گرفته شوند. تعاونیهای کشاورزی و تولیدی در مناطق روستایی میتوانند بهطور مؤثری به تأمین مواد اولیه ارزان و با کیفیت برای تولیدکنندگان کمک کنند. همچنین، تعاونیها میتوانند در مبارزه با احتکار و حذف واسطهها در بازار نیز نقش مهمی ایفا کنند.
با توجه به اهمیت نقش تعاونیها در رفع مشکلات اقتصادی و تقویت مشارکت مردمی، لازم است که سیاستهای اجرایی برای تقویت این بخش از اقتصاد طراحی و اجرا شود. اولین گام در این راستا، تعیین اولویتهای اقتصادی کشور و شناسایی بخشهایی است که تعاونیها میتوانند در آنها مؤثر باشند. تعاونیها باید بهطور ویژه در بخشهای سلامت، کشاورزی، تولید شهری و تأمین نیاز تولیدکنندگان مورد توجه قرار گیرند.
علاوه بر این، همکاری بین بخش تعاونی و بخش عمومی میتواند به کاهش ریسک و هزینههای مشارکت کمک کند. قراردادهای مشارکتی باید بهگونهای طراحی شوند که به جلب اعتماد عمومی و شفافیت اقتصادی کمک کنند.
همچنین دقیق و ارزیابی مستمر طرحهای تعاونیها از اهمیت بالایی برخوردار است. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید در این راستا نقشی کلیدی ایفا کند.
از سوی دیگر، برای تقویت آگاهی و توانمندیهای مدیران تعاونیها، باید نمایشگاهها و کارگاههای آموزشی در سطح ملی و محلی برگزار شود. این کارگاهها میتوانند به تعاونیها در زمینههای مختلف مانند بازاریابی، تأمین مالی و مدیریت منابع کمک کنند.
در نهایت باید گفت، تعاونیها به عنوان نهادهای اقتصادی مشارکتی، نقش مهمی در انحصارزدایی، بهبود شرایط اقتصادی و ارتقای مشارکت اجتماعی ایفا میکنند. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که تعاونیها میتوانند در دورههای بحرانی اقتصادی، به عنوان ابزاری مؤثر برای ایجاد تعادل در بازارها و کاهش نابرابریهای اقتصادی عمل کنند. در ایران نیز با استفاده از این مدل اقتصادی، میتوان به رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی کمک کرده و زمینههای رشد پایدار و مشارکت مردمی را فراهم آورد.
انتهای پیام/
The post نقش تعاونیها در رفع انحصارگرایی و تحقق اقتصاد مردمی first appeared on پایگاه خبری تحلیلی بازارنیوز.
source