به گزارش خبرنگار نفت آنلاین ، در سالهای اخیر، بحث
انتقال ستاد شرکتهای بزرگ نفتی از تهران به شهرهای نزدیک به مناطق عملیاتی در جنوب کشور، بهویژه
اهواز ، بوشهر و عسلویه، به یکی از موضوعات داغ در محافل صنعتی و حتی سیاسی تبدیل شده است.
وجود ساختمانهای متعدد شرکتهایی مثل شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن)، شرکت نفت فلات قاره ایران ، شرکت نفت و گاز پارس ، پایانه های نفتی و … در پایتخت، نه تنها باعث افزایش بار ترافیکی تهران شده ، بلکه مصرف انرژی در پایتخت ایران را همراه با سایر عوامل افزایش داده است. البته نفت آنلاین معتقد نیست که وجود ساختمان این شرکت ها در پایتخت باعث بروز چنین مشکلاتی برای تهران شده است و صدها شرکت و مجموعه دیگر در سایر دستگاه های اجرایی نیز هستند که مانند این شرکت های نفتی ضرورتی مبنی بر بودن آنها در پایتخت احساس نمی شود و می توانند به نقاط مختلف کشور منتقل شوند.
از طرف دیگر باید گفت پرسنل عملیاتی این شرکتهای نفتی که کار آنها در جنوب است اما مدیران ارشد ستادی آنها در پایتخت هستند ، مدتهاست خواستار این انتقالاند و معتقدند حضور مدیران در نزدیکی مناطق عملیاتی میتواند درک بهتری از مشکلات و دغدغههای آنها به دنبال داشته باشد. این کارکنان همچنین نزدیک بودن ستاد به خودشان را باعث بهتر شدن خدمات می دانند.
واقعیت این است که تهران، با همه زیرساختهایش، دیگر گنجایش این حجم از تمرکز اداری را ندارد. خیابانهای شلوغ، آلودگی هوا و هزینههای بالای زندگی، تنها بخشی از معضلاتیاند که بهخاطر حضور بیدلیل ستاد این شرکتها در پایتخت تشدید شدهاند و جمع شدن آنها و انتقالشان به جنوب می تواند کمک زیادی به رفع معضلات و مشکلات پایتخت نیز بکند.
در مقابل، انتقال این ستادها به جنوب، مثلاً به بوشهر که نزدیک میدانهای نفتی خلیج فارس است، یا عسلویه که قلب تپنده پارس جنوبی محسوب میشود، میتواند هم هزینههای عملیاتی را کاهش دهد و هم ارتباط مستقیمتری بین مدیران و کارکنان عملیاتی ایجاد کند. وقتی مدیر یک شرکت در نزدیکی سکوهای نفتی یا پالایشگاهها باشد، بهتر میتواند صدای کارکنانی را بشنود که گاهی مجبورند هفتهها دور از خانواده و در شرایط سخت کار کنند.
این موضوع فقط یک ایده روی کاغذ نیست؛ پرسنل عملیاتی بارها این خواسته را مطرح کردهاند و نفت آنلاین بر اساس خواسته های همان کارکنان در خصوص این موضوع مطالبه گری می کند. آنها میگویند دوری مدیران از مناطق عملیاتی باعث شده خیلی از مشکلات روزمرهشان، از مسائل معیشتی گرفته تا شرایط کاری، کمتر دیده شود. مثلاً، کارگری که در گرمای طاقتفرسای عسلویه مشغول تعمیر تاسیسات است، وقتی میبیند تصمیمگیرانش در تهران نشستهاند و شاید هیچوقت گرد و غبار سایت را تجربه نکردهاند، احساس میکند صدایش به جایی نمیرسد. انتقال ستادها میتواند این شکاف را پر کند و اعتماد بین کارکنان و مدیران را بیشتر کند.
جالب اینجاست که این مطالبه فقط از سمت کارکنان مطرح نشده؛ بعضی از نمایندگان مجلس هم پیگیرش بودهاند. مثلاً پیشتر یکی از نمایندگان استان بوشهر در مجلس، بارها در صحبتهاش به ضرورت این انتقال اشاره کرده و گفته که تمرکززدایی از تهران نه تنها به نفع صنعت نفت، بلکه به نفع کل کشور است. او حتی در یکی از مصاحبههایش گفته بود که با انتقال این شرکتها به جنوب، هم میشود از ظرفیتهای محلی بهتر استفاده کرد و هم مشکلات ترافیکی و زیستمحیطی پایتخت را کم کرد.
حالا بعضیها بهانه میآرن که توی جنوب زیرساخت اداری برای این شرکتها وجود نداره و نمیشه ستادها رو اونجا مستقر کرد. ولی این حرف بیشتر به یه توجیه شبیهه تا واقعیت. کافیه نگاهی به قیمت املاک توی تهران بندازیم؛ با فروش هر کدوم از این ساختمانهای چندطبقه توی پایتخت، میشه دهها ساختمان مدرن توی شهرهای جنوبی ساخت. م
ثلاً، هزینهای که صرف نگهداری یه ساختمون قدیمی توی خیابون طالقانی تهران میشه، میتونه توی اهواز یا عسلویه یه مجتمع اداری مجهز رو از صفر بالا ببره. تازه، این کار باعث رونق اقتصادی مناطق محرومتر هم میشه و یه تیر و دو نشونه.
همچنین بعنوان نمونه یکی از کارکنان این شرکت هایی که ستاد آنها در پایتخت مستقر است در گفتگو با خبرنگار نفت آنلاین می گوید : برای پیگیری یک وام یا هر موضوع دیگری باید به سمت پایتخت و ستاد شرکت محل کار خود برویم و این موضوع باعث شده که روح و روان ما بهم بریزد. وی در ادامه می گوید اگر ستاد و محل کار مدیران ارشد شرکت در نزدیکی مناطق عملیاتی باشد دیگر چنین مشکلاتی پیش نمی آید و با آرامش خاطر بیشتری می توانیم دغدغه ها و مشکلات خود را با ستادی ها مطرح کنیم.
همچنین کارمند دیگری که در یکی از سکوهای خلیج فارس کار می کند می گوید: وقتی یک مشکل مثلا کامپیوتری در محل کار پیش می آید باید درخواست اعزام گروه کامپیوتر را صادر کنیم و با توجه به اینکه بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات در ستاد و پایتخت مستقر هستند خون به دل ما می شود تا بیایند و مشکل رفع شود . این در حالی است که اگر در شهرهای نزدیک به سکوها ساکن بودند دیگر چنین مشکلاتی وجود نداشت.
در پایان این گزارش باید به این موضوع اشاره کرد که انتقال ستاد شرکتهای متن، فلات قاره و نفت و گاز پارس ، پایانه های نفتی و … به جنوب، چیزی فراتر از یه تصمیم اداریه؛ یه ضرورت استراتژیکه که هم به نفع کارکنانه، هم به نفع صنعت نفت و هم به نفع تهرانیهایی که از شلوغی خسته شدن. این که مدیران بتونن از نزدیک لمس کنن چی توی مناطق عملیاتی میگذره، نه تنها بهرهوری رو بالا میبره، بلکه نشون میده که بالاخره صدای کارگرای خط مقدم شنیده شده. حالا دیگه نوبت دولت و مسئولانه که این حرفا رو از کاغذ بیارن بیرون و عملیش کنن.
امیدواریم روزی همه ادارات نفتی یا غیر نفتی که ضرورتی ندارند در پایتخت باشند به شهرها و مناطق محل فعالیت خود بازگردند.