به گزارش «راهبرد معاصر»؛ رژیم صهیونیستی پس از سقوط دولت بشار اسد حملات گستردهای را علیه سوریه آغاز کرد و بهتدریج مناطق جنوبی این کشور را به اشغال خود درآورد. این تحرکات نظامی در سوریه از زمان سقوط اسد در هشتم دسامبر 2024 همچنان ادامه دارد. با پایان کنفرانس گفتوگوی ملی سوریه و تأکید بر لزوم خروج رژیم صهیونیستی از خاک سوریه، ارتش این رژیم حملات هوایی سنگینی را به مناطقی در الکسوه در جنوب دمشق و حومه درعا صورت داد.
نیروهای زمینی رژیم صهیونیستی نیز تا مرز اداری میان استانهای درعا و القنیطره پیشروی کردند. در روزهای اخیر، نیروهای صهیونیستی به همراه خودروهای زرهی به دو روستای رسم المنبطح و الدوایه الکبیره در ناحیه سویسه از ریف جنوب غربی استان القنیطره یورش بردند.
تحولات یادشده این پرسش را مطرح میکند که راهبردها، اهداف و منافع تلآویو از پیگیری تجزیه و تقسیم سوریه چیست؟
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی پروژه ایجاد ارتباطات نزدیکتر با جامعه دروزیها، بهویژه در منطقه سویدا در جنوب سوریه را دنبال کرد و سعی دارد آنها را به تشکیل دولتی جدید در این کشور تحریک و مطابق منافع تلآویو عمل کند. در همین زمینه، روزنامه والاستریت ژورنال گزارش داده است که رژیم صهیونیستی تلاش دارد دروزیهای سوریه را متقاعد کند که دولت جدید این کشور را رد کنند و برای تحقق این هدف بیش از 1 میلیارد دلار هزینه در نظر گرفته است.
تحولات یادشده این پرسش را مطرح میکند که راهبردها، اهداف و منافع تلآویو از پیگیری تجزیه و تقسیم سوریه چیست؟ به طور کلی، سیاستهای رژیم صهیونیستی در قبال سوریه، به ویژه در راستای تجزیه و تقسیم آن، به چند هدف راهبردی محدود میشود؛ نخستین هدف، کاهش تهدیدات امنیتی علیه رژیم صهیونیستی است. از دیرباز، روابط پرتنش میان رژیم صهیونیستی و سوریه، بهویژه پس از جنگهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷، باعث نگرانی عمیق صهیونیستها شده است. حتی در شرایط فعلی نیز رژیم صهیونیستی و سوریه رسماً در حالت جنگ قرار دارند.
تلآویو نمیخواهد سوریه به کشوری قدرتمند تبدیل شود، چرا که این امر میتواند تهدیدی مستقیم علیه امنیت آن باشد. تجزیه سوریه میتواند ساختار داخلی این کشور را تضعیف کند، بنابراین امکان اتحاد گروههای مختلف علیه رژیم صهیونیستی کاهش مییابد و توانایی آنها برای ایجاد تهدید مشترک مختل میشود.
دومین هدف رژیم صهیونیستی از تجزیه و تقسیم سوریه، حفظ و تقویت وضعیت امنیتی در مرز با سوریه، بهویژه بلندیهای جولان است. این منطقه یکی از مهمترین نقاط راهبردی برای رژیم صهیونیستی به شمار میرود. اگر دولت مرکزی سوریه ضعیف یا تجزیه شود، توان کنترل این منطقه را از دست خواهد داد و زمینه برای تقویت حضور نظامی رژیم صهیونیستی و جلوگیری از تهدیدات بالقوه فراهم خواهد شد.
رژیم صهیونیستی میتواند با گروههایی که بر این منابع کنترل دارند روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کند و از حمایت آنان برای تأمین منافع خود بهره ببرد
سومین هدف رژیم صهیونیستی از تجزیه سوریه یافتن متحدین مورد اعتماد و بهرهبرداری و کنترل منابع طبیعی و مناطق راهبردی این کشور است. طی بحران سوریه، رژیم صهیونیستی از گروههای اقلیتی همچون کردها در شمال این کشور حمایت کرده است. همین رویکرد در قبال جامعه دروزیها نیز دنبال شده است. با تجزیه سوریه، ممکن است گروههای اقلیت فرصت بیشتری برای کسب قدرت و ایجاد مناطق خودمختار پیدا کنند.
این موضوع میتواند منافع رژیم صهیونیستی را تأمین کند، زیرا با حمایت از این گروهها، همپیمانانی نزدیک به مرزهای خود خواهد داشت که تهدیدی برای امنیت آن نخواهند بود. علاوه بر این، تجزیه سوریه ممکن است منابع طبیعی حیاتی این کشور مانند معادن، نفت و آب را میان گروههای مختلف تقسیم کند. در چنین شرایطی، رژیم صهیونیستی میتواند با گروههایی که بر این منابع کنترل دارند روابط اقتصادی و سیاسی برقرار کند و از حمایت آنان برای تأمین منافع خود بهره ببرد.
در مجموع، تجزیه و تقسیم سوریه میتواند از منظر امنیتی، راهبردی و اقتصادی برای رژیم صهیونیستی سودمند باشد. بااینحال، چنین راهبردی با مخالفتها و نگرانیهایی در سطح منطقهای روبرو است، زیرا تجزیه سوریه میتواند پیامدهای پیشبینیناپذیری برای امنیت غرب آسیا داشته باشد.
source