به گزارش خبرآنلاین روزنامه شرق نوشت: با این تلقی افزایش قیمت طلا و دلار یک مسئله روانی است که نسبتی با واقعیتهای اقتصاد ندارد. با این تلقی، روانیبودن قیمتها و معاملات در بازار معادل واقعبین نبودن، علمینبودن و درستنبودن تعبیر میشود و اینکه بهراحتی میتوان روان و ذهن انسان را تغییر داد، دستکاری کرد و فریب داد.
اطلاق لفظ روانیبودن یا ذهنیبودن نوعی ناسزاگویی است. در نقطه مقابل، عینیتگرایی معادل واقعبینی، علمیبودن و روشناندیشی تفسیر میشود. بهعنوان مثال، مدام گفته میشود چون بانک مرکزی از نظر حجم ذخایر طلا و دلار در وضعیت خوبی به سر میبرد، نباید قیمت و ارزش دلار و طلا اینقدر بالا برود؛ پس این یک مسئله روانی و دور از واقعیت است.
این انتظارات مردم از آینده است که در سرمایهگذاری سرمایهگذاران برای کالاها و میزان و نوع مصرف در آینده تأثیر میگذارد. مردم تا حدی از اطلاعات بهره میبرند و از عملکرد دولت و بازار آگاهی دارند. در رویکرد اقتصاد نئوکلاسیک سیاستگذاران نمیتوانند دقیقتر از مردم و بخش خصوصی شرایط اقتصادی را پیشبینی کنند؛ بنابراین بازار مملو از خریداران و فروشندگانی آگاه و مطلع است که براساس تجربه گذشته و ذهنیت درباره آینده تصمیم میگیرند.
ممکن است با تغییر سیاستهای دولت، ذهنیت افراد تغییر کند، اما نمیتوان برای همیشه مردم را فریب داد، مثلا مدام گفت که افزایش قیمت در بازار سرمایه یا طلا جو روانی است و حباب محسوب میشود. وقتی مدیران دولتی مدام از روانیبودن و حباب قیمت در بازار سخن میگویند، تجربه مردم نشان میدهد که افزایش قیمت حباب نبوده و ذهنیت مردم از آینده بازار واقعیت داشته است. به نظر میرسد ادعای روانیبودن قیمت به معنای ناآگاهی ذهنیت مردم از واقعیتهای عینی اقتصاد و حباب قیمت روزبهروز رنگ میبازد.
این ذهنیت باعث افزایش شدید قیمت بهویژه در بازارهای خاص میشود که مردم انتظار دارند با کمبود مواجه خواهد شد یا میتواند آنها را در بحرانهای شدید حفظ کند. پیشبینی مردم و ذهنیت افراد از آینده در همه جا اهمیت کلیدی دارد که نمیتوان با برچسب روانیبودن قیمتها مردم را فریب داد. اما ذهنیت و روانیبودن قمیتها متأثر از واقعیتها است. روان و ذهنیت مردم در بازار به تجربه گذشته، انتظار مردم از آینده، احساس ارزشمند بودن و کمیابی برخی کالاها و مواجهه دولت برمیگردد.
source