به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز دوشنبه دوم بهمن ۱۳۵۷ یکی دو نفر از خبرنگاران روزنامههای کیهان و اطلاعات که «نوشابه امیری» یکی از آنان بود، در نوفللوشاتو به دیدار امام خمینی رفتند و با ایشان درباره وضع آینده ایران به گفتوگو نشستند. متن این مصاحبه را به نقل از کیهان سوم بهمن ۵۷ میخوانید:
انشاءالله با پیروزی کامل موفق خواهید شد به حکومت اسلام که خواست همه ملت ایران است در ایران برقرار خواهد شد. میخواستم از حضورتان چند سؤال بکنم. اولین سؤال من این است که نخستین اقدامی که شما در بازگشت به ایران که ظاهراً روز جمعه صورت خواهد گرفت چه خواهد بود و آیا اعضای کمیته شورای انقلاب اسلامی و دولت قبلاً معرفی خواهد شد یا نه؟
اولین اقدام من نصیحت به ملت است که انشاءالله در آنجایی که باید صحبت کنم، میکنم و آن راهی را که باید برویم به آنها اعلام میکنم. در بهشتزهرا راه خود را اعلام میکنم و حرفهایی را که باید مقدمتاً زد خواهم زد.
حضرت آیتالله ممکن است بفرمایید شکل طبقاتی این کمیته اسلامی چگونه خواهد بود و آیا نمایندهای از طبقه کارگر و روشنفکر در آن خواهد بود یا اکثریت اعضای کمیته از روحانیون خواهد بود؟
نخیر از روحانیون نخواهد بود. روحانیون مثل سایر طبقات نماینده خواهند داشت.
ممکن است خطوط اصلی این حکومت اسلامی را در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بفرمایید؟
اینها اموری نیست که بتوانم آن را برای شما تشریح کنم. اسلام هم آزادی خواهد داد و هم به اقتصاد توجه خواهد کرد و هم توجه به سایر احتیاجات کشور که باید کارشناسان در این مورد نظر بدهند.
منظورم این است که در حکومت اسلامی ملی شدن صنایع قطعی خواهد بود یا هنوز معلوم نیست و آیا ابزار تولید در دست دولت خواهد بود.
آن هم باید مورد مطالعه قرار گیرد.
ممکن است بفرمایید اقلیتهایی که در ایران وجود دارند در حکومت اسلامی چه وضعی خواهند داشت؟
اقلیتهای مذهبی در اسلام احترام دارند و آنها مثل سایر اقشار ملت در آنجا با رفاه زندگی خواهند کرد و هیچ برای آنها گرفتاری نخواهد بود.
در مورد آزادی بیان و عقیده شما چه حدودی را در نظر دارید و آیا فکر میکنید باید محدودیتهایی قائل شد؟
اگر چنانچه مضر به حال ملت نباشد، بیان همه چیز آزاد است. چیزهایی آزاد نیست که مضر به حال ملیت ما باشد.
آیا فکر میکنید گروههای چپ و مارکسیستهایی که در ایران هستند…
اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری میشود و اگر نباشد فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد.
یعنی منظورتان این است که احزاب آزاد خواهند بود؟
احزاب و همه مردم آزاداند، مگر حزبی که مخالف مصلحت و مملکت و مردم باشد.
نقش زنان در حکومت اسلامی چگونه خواهد بود؟ آیا در امور کشور شرکت خواهند داشت؟ مثلاً آیا وزیر خواهند شد البته اگر استعداد و لیاقت نشان بدهند؟
اینها بسته به این است که حکومتی که پیش میآید تکالیف را معین کند. الان وقت این حرفها نیست.
چون مرا به عنوان یک زن پذیرفتهاید، این نشاندهنده این است که نهضت ما، نهضتی مترقی است، ولی دیگران کوشیدهاند آن را عقبمانده نشان دهند. فکر میکنید آیا زنان ما حتماً باید حجاب داشته باشند؟ و مثلاً روسری رو سر داشته باشند؟
اما اینکه شما را پذیرفتم، بنده شما را نپذیرفتم، شما آمدید اینجا و من نمیدانستم شما میخواهید بیایید اینجا که پذیرفتم. این هم دلیل بر این نیست که اسلام مترقی است که به مجرد اینکه شما به اینجا آمدید دلیل بر این است که اسلامی مترقی است. ترقی هم به این نیست که زنها خیال کردهاند یا مردهای ما خیال کردهاند. ترقی به کمالات انسانی و با اثر بودن یک زن در مملکت است نه به اینکه سینما برویم که «دانس» برویم. اینها ترقیاتی است که محمدرضا برای شما درست کرد که شما را به عقب رانده که ما باید بعدها جبران کنیم. شما آزادید در کارهای صحیح دانشگاه بروید هر کاری را که صحیح است بکنید و همه ملت آزادند در اینها، اما اگر بخواهند کارهای خلاف عفت بکنند و یا کارهای خلاف ملیت بکنند از آنها جلوگیری میشود و این دلیل بر ترقی و مترقی بودن است.
فکر مالکیت در حکومت اسلامی و بخصوص مالکیت ارضی چگونه خواهد بود؟
اینها بعدها روشن خواهد شد.
به نظر شما وضع روزنامهها چگونه باید باشد؟
روزنامههایی که مضر به حال ملت نباشند و روزنامههایی که نوشتههایشان گمراهکننده نباشد آزادند.
دولی که در جریان انقلاب کنونی ایران آشکارا از شاه حمایت کردند در صورت ندامت آیا مناسبات خود را با آنها ادامه خواهید داد؟
بله، به جز اسرائیل، اسرائیل مستثنی است.
آیا ما در قبال فلسطین احساس مسئولیت مادی و معنوی خواهیم کرد؟ کمکشان میکنید؟
انشاءالله.
شما در بیانتان فرمودید اسرائیل دشمن اسلام است. آیا حکومت اسلامی ممکن است به این کشور اعلان جنگ بدهد؟
بسته به مقتضی زمان است.
آیا در جهان اسلام کشورهایی که بخواهند به پیروی از ایران جمهوری اسلامی تشکیل بدهند الزاماً باید مذهب شیعه را بپذیرند؟
خیر. الزام در مذهب نیست.
چون بعضی گروههای کوچک، نقطهنظرهای شخصی خود را بر ایران اعمال کردهاند، براساس نامهها و تلفنهایی که میشود، بعضیها میگویند که ما از زیر چکمه استبداد به زیر نعلین استبداد میرویم.
آنها عمال شاه هستند. آنها که این حرفها را میزنند سالهاست که میزنند و اینها را شاه به آنها دیکته کرده است و آنها به شما میگویند برای اینکه بخواهند شاه را برگردانند. به آنها بگویید شاه دیگر برنمیگردد و شما اگر حکومت اسلامی را ببینید خواهید دید که دیکتاتوری در اسلام اصلاً وجود ندارد.
در بازگشت به ایران اگر احیانا مواجه با یک کودتای نظامی شدید چه خواهید کرد؟
هیچ، مقاومت خواهیم کرد.
۲۵۹
source