Wp Header Logo 1193.png

بعد از سال‌ها فرصت یافتم تا دوباره بعد از 21 سال که از زلزله بم می‌گذشت، در مجلسی در پژوهشکده سوانح طبیعی با دوستانی که درست بعد از زلزله در کمک به زلزله‌زدگان نقش داشتند، درباره آن دوران بم به گفت‌وگو بنشینم. آن سال از صد هزار جمعیت شهر بم 30 هزار نفر زیر آوار جانشان را از دست داده بودند و نهادهای مختلف مردمی و غیردولتی از همه جای دنیا بسیج شده بودند تا افراد و گروه‌هایشان را به بم بفرستند.

من هم از طرف سمن‌های محیط‌زیستی و جامعه مهندسی نامه داشتم تا مؤثر باشم. همه از تجربیاتمان گفتیم و از درس‌هایی که از بم و کرمانشاه گرفته بودیم برای آینده. زیرا همه می‌دانیم که ایران سرزمینی سرتاسر زلزله‌خیز است و نمی‌توان به یکی، دو زلزله اکتفا کرد. زلزله‌های بوئین‌زهرا، طبس و… را همه‌مان به خاطر داریم. آقای علوی، معاون استاندار در کانکس خود پذیرای سمن‌ها بود و هوشمندانه اولین کارش لایروبی قنات‌ها بود که آب نخلستان‌های شهر بم را تأمین می‌کردند. بعد هم خیل سمن‌های خارجی و داخلی بودند که از کارهای فنی و عمرانی تا رسیدگی به روح و روان کودکان یتیم‌مانده را بر عهده می‌گرفتند. بین بنیاد مسکن که داشت خانه‌های تک و دو واحدی‌اش را در کنار جاده می‌ساخت و وزارت دفاع که از طریق کارخانه خوبش صفکو –‌صنایع فلزی کانکس و واگن- قرار بود پنج هزار واحد کانکس مجهز به بم بفرستد، گروه دوم مرا به همکاری پذیرفتند. در ابتدای کار طرح کاروانسراها را با آقای کاظمی‌زاده، هماهنگ‌کننده گروه صفکو مطرح کرده بودم. مکانی که شکل سکونت در فضای آن موقت و جمعی بود و می‌توانست غم ازدست‌دادن عزیزان را لااقل برای آنان که تنها مانده بودند و به‌خصوص کودکان‌ تسکین بخشد. 

مکان اسکان موقت را به بیرون شهر نبردیم و خوشبختانه بعد از مدتی متوجه شدیم که قراردادن یک کانکس برای هر خانواده در قطعه خودش گزینه مطلوب‌‌تری است. اگرچه چادرهایی هم در فضاهای حاشیه‌ای شهر یا پیاده‌روها برپا شده بود، اما مشکلاتی را که به دلیل باران و نفوذش به داخل چادرها در جاهای دیگر دنیا پیش می‌آید، آن سال در بم نداشتیم. مردم بم بسیار فاخر و متفاوت‌اند. آقای عامری درختان نخل یک باغش را به کاروانسراهای ما هدیه کرد. مشکل آن سال آدم‌های زیادی بود که از روستاهای اطراف به بم آمدند و مسکن می‌خواستند. پیمانکاران و افراد و گروه‌های دیگر هم به‌نفع خود از آشفتگی‌های دوران بحران سوءاستفاده می‌کردند. ولی باید گفت که 20 سال پیش به هر حال همه آرا‌م‌تر بودند. علل شکست‌های بازسازی بم را حاضران متخصص در جلسه در عوامل مختلف می‌دیدند. گفتند مردم روستاها طمع کردند و برای گرفتن سهم از کمک‌ها هجوم آوردند، درحالی‌که می‌بایست مردم شهر ابتدا به مشارکت گرفته می‌شدند و ستاد بازسازی باید حامی می‌بود و وام می‌داد. اگر ستادهای معین استانی ما بحث‌های معمول استحکام‌بخشی و مقاوم‌سازی ساختمان‌های آسیب‌پذیر را از ملل دیگر مثلا ژاپن بیاموزند و پیشگیری را در اولویت کارها و برنامه‌های جاری خود قرار دهند، استاندارد و نظارت را بر ساختمان‌ها اعمال کنند، کلاف‌بندی و ضدزلزله‌کردن بناهای قدیمی‌تر یا اصلاح بناها با مصالح سبک را توصیه کنند، بدون شک تلفات در روز زلزله کمتر خواهد بود. ما نباید صبر کنیم که زلزله بیاید، بعد چندصباحی بازسازی نصفه‌نیمه‌ای کنیم و بعد همه‌چیز را به امان خدا رها کنیم تا زلزله بعدی. هر استان نیز باید ستاد معین مجهزی برای خود تدارک ببیند (با کانکس‌های جمع‌شدنی و قابل استفاده مکرر) تا در روز مبادا به کار آید.

در بحث‌هایی که اخیرا زلزله‌شناسان معروف مانند دکتر بیت‌اللهی درباره خطرناک‌بودن تهران طرح کردند، دریافتیم که متأسفانه تعدادی بیمارستان‌های اصلی شهر و نیز بیش از صد برج مسکونی ساخته‌شده در شهر روی گسل‌های زلزله قرار گرفته‌اند و این واقعا مایه تأسف است؛ زیرا به این معنی است که مسئولان صادرکننده مجوز ساخت برج در شهرداری‌ها از حریم گسل‌های زلزله به‌ویژه گسل شمال تهران غافل بوده‌اند.

آن روز در جلسه پژوهشکده سوانح طبیعی، خانم فیروزه صابر، مدیر «شبکه کمک»، مجموعه‌ای از ان‌جی‌اوهایی که در سال 1398 به مناسبت کرونا در کنار هم قرار گرفتند و امروز همچنان به فعالیت ادامه می‌دهند، نیز به نکات کلیدی و پایه‌ای تأکید داشتند. از جمله اینکه اگر بخواهیم آمادگی و پیشگیری را اصل قرار دهیم، آمادگی جوامع محلی برای مواجهه با زلزله در همه محلات ایران باید مسجل شود. یعنی همه خانواده‌ها تعلیم‌دیده باشند یا آگاه باشند که هنگام زلزله چه باید بکنند. برای این اطمینان باید طرح‌های پایه «مدام» از سوی سازمان‌های مدیریت بحران یا هلال‌احمر در سطح محلات فعال باشند و مدارس نیز با اهالی، به‌ویژه کودکان و نوجوانان در همین ارتباط تمرین کنند.

مدیریت بحران نه‌تنها در زمان زلزله، بلکه هنگام سیل (سیل‌های خوزستان، گلستان، لرستان و بلوچستان در سال 98) نیز باید با دانایی انجام شود. تجربیات هند و دیگر کشورهای در‌حال‌توسعه به ما نشان می‌دهد که مدل‌های برخورد با بحران باید با توجه به شرایط خاص هر منطقه و اقوامش انجام شود. تقویت تاب‌آوری در جوامع محلی و توان‌افزایی در کلیه ابعاد زندگی آنان از اصول اولیه کار است. همچنین قانون‌مندی و جلب احترام و مشارکت مردم، داشتن برنامه اضطراری ایجاد شغل برای مردم زلزله‌زده و ایجاد محیط‌های مهارت‌آموزی خواهد توانست مانع سرگردانی جوامع زلزله‌زده شود.

 

source

khazarnameh.ir

توسط khazarnameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *