سمیه جاهدعطائیان: در هفتههای اخیر پنج نوزاد مبتلا به اسامای و یک بیمار بزرگسال به دلیل نبود داروی اسامای در ایران فوت کردند. این درحالی است که داروی وارداتی بیماران در بازار آزاد با رقمهای سرسامآور 300 میلیونتومانی معامله شده و خانوادههای زیادی توان پرداخت چنین هزینهای را ندارند.
بیماران و خانوادههای مبتلا به اسامای هربار با برگزاری تجمعات اعتراضی، صدای مطالباتشان را به مسئولان درمانی و بهداشتی ایران رساندند و هربار درباره تحقق وعدهها برای واردات داروی جهانی منتظر ماندند. آنها هربار با چالش جدیدی روبهرو شده و این مشکلات همچنان ادامه دارد؛ درحالیکه بیماری اسامای، پیشرونده بوده و زمان رسیدن دارو در این بیماران بسیار اهمیت دارد. داروی مورد تأیید جهانی به خواست برخی از مسئولان، برای بیماران اسامای در ایران موجود نیست. نداشتن بودجه، هزینهبربودن واردات دارو، اظهارنظرهای غیرواقعی درباره اثربخشی داروی وارداتی و حالا نیز بهانه جدید، تولید داروی وطنی، باعث شده دست خانوادهها به دارویی نرسد که حق تمام بیماران در جهان، از جمله ایران است.
بیماران اسامای، بیبهره از بیمه در مواجهه با هزینههای سنگین درمان
«فاطمه کنعانی»، نویسنده و شاعر 26ساله است که کتابی درباره چالشهای بیماری «اسامای» به نام «گُلی گوژپشت» منتشر کرده است. او از 9ماهگی علائم بیماری را نشان داده اما پزشکان از دوسالگی بیماری «اسامای» را در این نوزاد تأیید میکنند. کنعانی درحالحاضر از ویلچر استفاده میکند و در گفتوگو با خبرنگار «شرق» از معضلات روزافزون بیماری اسامای و حمایتنکردن وزارت بهداشت و متولیان دولتی از بیماران انتقاد میکند: «هزینههای خدمات درمانی برای بیماران مبتلا به «اسامای» بسیار سرسامآور است، درحالیکه بیماران از حمایت بیمهای دولتی و بیمه درمانی مکمل بیبهره هستند.
بیماران به آبدرمانی مستمر، ویزیتهای پزشکان متخصص، عکسبرداری از ستون فقرات و بسیاری خدمات دیگر نیازمند هستند. عموما بیماران به جراحی اصلاحی اسکولیوز «درمان انحراف ستون فقرات»، که یک جراحی مهم و حیاتی است، نیاز دارند، درحالیکه هزینههای این جراحی از حمایت هیچ بیمهای برخوردار نیست. به همین دلیل بیماران زیادی به دلیل ناتوانی در تأمین هزینه بالای جراحی، یا از این کار منع میشوند یا بعد از قرضکردن یا وامگرفتن، بسیار دیر جراحی شده و در این مسیر سختیهای فراوانی را تحمل میکنند».
چالشهای رفتوآمد برای بیماران اسامای
«فاطمه کنعانی»، فعال حوزه بیماران مبتلا به اسامای که از ابتدای زندگی با بیماری «اسامای» دستوپنجه نرم میکند، از مشکلات بیماران مبتلایی میگوید که گوش شنوایی برای آنها نیست: «افراد ویلچرنشین مشکلات رفتوآمدی زیادی دارند. وقتی قرار است به خاطر یکی از مشکلات و ناراحتیهای جسمانی پیش متخصص برویم، باید یک روز کامل برای تردد وقت صرف کرده و اطرافیان را به دردسر بیندازیم.
ون یا خودروی مخصوصی برای جابهجایی افراد دارای معلولیت وجود ندارد و وسایل حملونقلی برای افراد با نیاز ویژه تنها در برخی از شهرها و به تعداد بسیار محدود موجود است. من در استان البرز ساکن هستم و دردسرهای زیادی برای تردد دارم. باید با چالشهای فراوان از روی ویلچر بلند شده و روی صندلی ماشینها بنشینم و این کار بسیار خطرناک بوده و میتواند آسیبزننده باشد. علاوهبر اینکه حملونقل و جانمایی ویلچر هم در ماشین کار دشواری است. تمام این اتفاقات دست به دست هم داده تا بیماران از خانه بیرون نیامده و خانهنشین و منزوی شوند».
حال بیماران اسامای هر سال بدتر میشود
«کنعانی» با اعلام اینکه متأسفانه شرایط کیفی بیماران «اسامای» روزبهروز هیچ ثباتی نداشته و بدتر و بدتر میشود، ولی هیچکس به ثباتنداشتن وضیعت بیماران و بدحالی روزافزونشان توجهی ندارد، انتقاد میکند: «برای حمایت از بیماران مبتلا به «اسامای» هیچ کار مثبت و حمایتی نشده است.
شغل، درآمدزایی، ادامه تحصیل، بیمه درمانی و… همه مثل یک رؤیا شده است. بچههای اسامای بسیار درسخوان و مستعد هستند و در صورت فراهمبودن امکانات ناچیز، میتوانند بسیار پیشرفت کنند. یک جوان سالم که مشکل جسمانی یا بیماری خاصی ندارد، میتواند شغل یا هنری را دنبال کند. مثلا به خیاطی مشغول شده و درآمدی از این هنر به دست بیاورد. اما متأسفانه افراد مبتلا به «اسامای» وقتی دنبال یک هنر بروند، مشخص نیست که بعد از پرداختن به این هنر، توان کار و تجربهاندوزی در این عرصه را دارند یا نه؛ چراکه بیماری «اسامای» پیشرونده است و توان جسمانی فرد به مرور زمان با وجود برنامهریزی یا هدفگذاری، کمتر میشود.
درست مثل یک انسان سالم که درحال تجزیهشدن باشد، در مدتزمانی که بیماران با وعده تأمین دارو سرگرم و منتظر بودند، بیماران زیادی فوت شدند. طی یک هفته شش بیمار مبتلا را از دست دادیم. بیمار فوتشدهای، مدرک دکترای شیمی و بیمار دیگری دکترای علوم اجتماعی داشت. بیماری از رتبههای برتر آزمون ارشد بود. بسیاری از بیمارانی را که امسال دیدیم، در مقایسه با سال گذشته بدنشان بسیار تحلیل رفته است. ما در راهرفتن و حرکت بهراحتی متوجه پیشرفت بیماری میشویم و مشخص نیست که اگر دفعه بعد او را ببینیم، توان حرکت یا راهرفتن دارد یا نه».
بیماران اسامای در ایران؛ بیبهره از بیمه، درمان و دارو
«به طرز افراطی به تمام جنبههای زندگی بیماران مبتلا به «اسامای» بیتوجهی شده است. مشکلات دارو و بدقولی وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو در تأمین داروی مورد نیاز و محققنشدن دستور رئیسجمهور (آقای رئیسی) درباره تهیه و تأمین دارو برای تمام بیماران مبتلا و تأمین قطرهچکانی دارو برای برخی گروههای سنی و بدقولیهای مکرر سازمان غذا و دارو از مهمترین صدمات واردآمده به بیماران است که تعداد زیادی از ما بیماران چشمانتظار را گرفتارتر از قبل کرد».
این نکته را «فاطمه کنعانی»، بیمار مبتلا به «اسامای»، عنوان کرده و با انتقاد از گرانبودن داروی جدید ایرانی برای بیماران «اسامای»، تأکید میکند: «رئیس سازمان بیمه سلامت در شعارها و سخنرانیهایش اعلام میکند که درمان بیماران نادر باید رایگان باشد، درحالیکه قیمت یک شیشه از داروی ایرانی (اورلیژن)، حدود 24 میلیون تومان است و هر بیمار بزرگسال باید در مدت یک ماه، سه شیشه از این دارو را مصرف کند. کدام بیمار میتواند در ماه 72 میلیون تومان برای خرید داروی ایرانی بدهد؟ ما باز تجمع کردیم و در نهایت اعلام کردند که 40 درصد از قیمت این دارو از حمایت بیمه برخوردار میشود، درحالیکه این میزان بیمه هم در کنار سرسامآور بودن هزینههای درمانی دیگر، جراحیهای حیاتی بیماران و… بسیار ناچیز است».
دیگر به وعدههای راست مسئولان هم اعتماد نداریم
او به خانوادههایی اشاره میکند که سه فرزند بیمار در خانه دارند و باید تمام امکانات درمانی را برای آنها تأمین کنند: «این خانواده نمیتواند از عهده تمام این هزینههای سنگین و کمرشکن برآید. بیماران از ابتدا تقاضای تأمین و مصرف داروی خارجی را داشتند و در نهایت بدقولیها در تأمین دارو، نگرانی از تبعات سنگین قطع و وصلشدن مصرف داروی خارجی، به مصرف داروی ایرانی قانع شدند و حالا فقط خواستار حمایت بیمهای از همین دارو هستند.
درحالیکه نهتنها از بیماران حمایت نمیشود، بلکه متأسفانه از غربالگری، اطلاعرسانی و آگاهیبخشی درباره بیماری «اسامای» به جامعه هم خودداری میشود. متأسفانه وعدهوعید زیاد شده است و آنقدر وعدههای بیپایه و بیعمل شنیدهایم که حتی اگر وعده راستی را هم بدهند، نمیتوانیم آن را باور کنیم. ما بیماران اسامای، امیدمان را از دست دادهایم و با اینهمه وعده زمینمانده و دیدن بیماران فوتشده، ضربه روحی شدیدی خوردیم».
تولید شتابزده داروی «اسامای در ایران» بدون ارزیابی بالینی
موضوع داروی بیماران اسامای یکی از بزرگترین دغدغههای خانوادههایی است که به دنبال هریک از وعدههای مسئولان برای تأمین یا واردات دارو، چشمانتظار بهبودی و سلامت فرزندشان بودند. اما قول و قرارهای تأمین داروی بیماران، یکی پس از دیگری به فراموشی سپرده شد یا در سایه وعده جدید دیگر کمرنگ میشد.
بااینحال «رامک حیدری»، مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران دیستروفی، نیز در گفتوگو با خبرنگار «شرق» با اشاره به اسفناکبودن وضعیت بیماران مبتلا به «اسامای» از افزایش تعداد کودکان قربانی در هفتههای اخیر خبر میدهد: «یک بیمار بزرگسال و پنج بیمار نوزاد فوت شدند. در واقع قطع دارو باعث افزایش وابستگی این بچهها به دستگاههای تنفسی شده و یک نوزاد به خاطر قطعی این روزهای برق و از کار افتادن دستگاه اکسیژن، در بیمارستان فوت کرد. قطعشدن داروی خارجی در ایران و توزیع نامنظم آن تبعات جبرانناپذیری به بار آورده است. با آنکه این تبعات جسمی و روحی هنوز جبران نشده است، از رونمایی داروی تولید ایرانی خبر میدهند».
داروی ایرانی اسامای اعتبار کافی ندارد
مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران دیستروفی با اعلام اینکه اگر آقایان برخلاف تأییدیه جهانی، مدعی هستند که این داروها اثربخش نیست، چرا تصمیم به تولید نمونه داخلی آن گرفته شده است؟ او تصریح میکند تولید داروی اصلی و جهانی، ۱۰ سال پشتوانه پژوهشی دارد و تمام فازهای کارآزمایی بالینی را پشتسر گذاشته است، آقایان طی شش ماه از چه دارویی میخواهند رونمایی کنند؟ کارآزمایی حیوانی و انسانی دارو انجام نشده، بلکه داروی آنها فقط یک مهندسی معکوس است؛ ما نمیدانیم کدام خانواده حاضر میشود به این دارو اعتماد کند و بیمارش را به این داروها بسپارد. این تصمیم فقط برای این است که دیگر داروی خارجی خریداری نشود و مهمتر اینکه بیماران مبتلا و خانوادههایشان نیز دست به اعتراض و تجمعی در کلانشهرها نزنند».
با کمکاری دولت، پای بازار سیاه به داروی وارداتی اسامای باز شد
«رامک حیدری»، مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران دیستروفی، ادامه میدهد: «اگر شرکتی، دارویی برای بیماران اسامای تولید میکرد، باید سازمان غذا و دارو در جریان این اقدام قرار میگرفت، درحالیکه ما بارها در این زمینه به سازمان غذا و دارو نامهنگاری کردیم تا در این زمینه شفافسازی شود و هر بار این سازمان بهصراحت اعلام کرد هیچ شرکتی برای تولید دارو نامهای نداده و درخواست نظارت نداشته است. پس بر چه اساس اعلام میشود که داروهای تولید داخل، تستهای انسانی لازم را داشته است؟
برخی از بیماران با تجمع خواستار پوشش بیمهای داروی تولید داخل بودند اما کدام شرکت بیمهای راضی میشود دارویی که از ابتدا تحت نظارت سازمان غذا و دارو یا وزارت بهداشت نبوده را حمایت کند؟ شرکت «روناک» مدعی است که مواد اولیه ساخت این دارو هم تولید داخل است، با این اوصاف لزوم گذراندن مراحل تحقیقاتی کامل و موثق بسیار حائز اهمیت است که این دارو متأسفانه این مراحل را پشت سر نگذاشته و غیرقابل اعتماد است».
او با بیان اینکه خرید یک شیشه دارو، از رؤیا و آرزوهای بیماران و خانوادههایشان شده است، میگوید: «متأسفانه هربار، با جان بیماران مبتلا بازی شد و قطع داروهایی که به صورت نامنظم توزیع شد، علاوهبر اینکه بیماران را چشمانتظار رها کرد، باعث شد داروهای خارجی سر از بازار سیاه درآورده و بدون هیچگونه نظارتی با رقمهای 250 تا 300 میلیون معامله شود. کاش حداقل دولت از ابتدا اعلام میکرد که داروها را وارد کرده و به قیمت آزاد میفروشد.
آنوقت شاید خانوادهها میتوانستند با راهانداختن کمپین و حمایت خیرین، داروی جهانی و معتبر را تهیه کنند». خانوادههای بیمارانی که در رده سنی بزرگسال قرار دارند نیز در بسیاری از تجمعات نسبت به بدقولی مسئولان وزارت بهداشت و سرپیچی از دستور رئیسجمهور وقت، اعلام کرده بودند: «حق مسلم بیماران و بچههای ما استفاده از داروهای تأییدشده جهانی است. هیچ ظلمی بالاتر از این نیست که دارو از بیمارانی که بیماری پیشرونده دارند دریغ شود. نرسیدن دارو باعث مرگ سلولهای عصبی بیماران میشود. به ما قول مساعد داده شد که دارو برای افراد بالای ۱۰ سال نیز وارد میشود اما تاکنون اتفاقی در این زمینه نیفتاده است. بزرگترین خواسته ما این است که طبق وعده رئیسجمهور تمام بیماران دارو داشته باشند، نه فقط 250 نفر. آمار بیمارانی که با هزاران امید و آرزو برای دریافت دارو ثبتنام کردند، حدود 900 نفر است که همگی به دارو نیاز فوری دارند».
داروهای مؤثر جهانی؛ امید دستنیافتنی برای بیماران در ایران
همچنین مدیر کمپین ملی «اسامای» ایران با پیگیری خبرنگار «شرق» در زمان توزیع نامناسب دارو تأکید کرده بود: «دو مدل داروی خوراکی و تزریقی برای درمان بیماران اسامای وجود دارد. داروی «اسپینرازا» که تأمین بسیار سختی دارد اما با وجود سختیها، حدود 400 دوز وارد کشور شد. اما دیگر وارداتی صورت نگرفته که البته بخشی از آن به دلیل تحریمها بوده است و بخش دیگر به دلیل ناهماهنگی در توزیع دارو.
با آنکه سه ماه است که این دارو با کشوقوسهای فراوان وارد کشور شده، اما تأخیر در توزیع، مشکلات فراوانی را برای این بیماران ایجاد کرده است». توزیع داروی تزریقی «اسپینرازا» بعد از شش ماه قطع شد، برخی بیماران دو دوز و برخی دیگر سه یا چهار دوز تزریق کردند، درحالیکه این دارو باید برای سال اول به میزان شش دوز تزریق شده و تزریق آن در سالهای بعد به سه دوز میرسید تا میزان اثربخشی آن به صورت کامل مشاهده شود.
«سعید اعظمیان» با اعلام این مطلب تأکید کرده بود: «متأسفانه معاونت تحقیقات وزارت بهداشت، بدون توجه به نظر کمیته علمی اعلام کرد این دارو فقط دو درصد اثربخشی دارد و چون اثربخشی آن پایین است دیگر از آن استفاده نمیکنیم، درحالیکه دوره استفاده از این داروها تمام نشده بود. اما در مقابل با وجود اینکه فقط سه دوز از این دارو به بیماران تزریق شده، پزشکان از اثربخشی آن رضایت دارند. با این وجود درحالیکه ۴۰۰ دوز داروی اسپینرازا به ایران اهدا شده بود، اما شش ماه دارو را در انبارها و شرایط نامعلوم نگه داشتند تا اثربخشی دوزهایی که تزریق کرده بودند هم از بین رفت».
داروهای رایجی که اثربخشی آنها روی بیماران مبتلا به اسامای در بسیاری از کشورها تأیید شده و مجوز مصرف گرفته، «اسپینرازا» و داروی خوراکی «ریسدیپلام» است که برای افراد در سنین دو ماه به بالا تجویز میشود. این شربت هم امید بسیاری از خانوادههایی بود که شاهد دردورنج فرزندشان در اثر بیماری پیشرونده اسامای بودند. این دارو در سال ۲۰۲۰ تأییدیه سازمان غذا و داروی آمریکا و در سال ۲۰۲۱ تأییدیه آژانس دارویی اروپا را دریافت کرده است.
تا مرداد ۱۴۰۱ (آگوست ۲۰۲۲)، این دارو در بیش از ۸۶ کشور تأیید شده و بیش از پنج هزار بیمار در سراسر جهان از آن استفاده میکنند. بااینحال هردو دارو با ادعای مربوط به هزینهها و ارزیابی اثربخشی، از دسترس خارج شد و زمزمههای تولید آن در داخل ایران به گوش رسید. بیماری اسامای یک بیماری عصبی-عضلانی است که باعث تحلیل شدید عضلانی میشود. مبتلایان به تیپ «یک» از این بیماری اگر در خردسالی دارودرمانی نشوند، فوت شده و بچههای بزرگسال نیز هر روز ناتوان و ازکارافتادهتر میشوند. درواقع به صورت تقریبی سالانه صد نفر از مبتلایان فوت میکنند و به همین نسبت نیز شاهد تولد نوزادان مبتلا به این بیماری هستیم. یعنی تولد بیمارانی با تیپ یک از این بیماری که حدود ۸۰ درصد از این متولدین فوت میکنند.
source